ایهام جالبیه ش یا ث؟! :)

حسود

حتی به پیراهنت هم حسادت میکنم....

که تو را سخت در آغوش میکشد....



۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محدثه انصاری

مرگ....

مرگ همان مردی بود که دیروز سر چهار راه 

              

                  گل میفروخت!!!!

و هر کس گل میخرید تب داشت


و فردا توی روزنامه چاپ میکردند


زنی به علت تب عاشقی دیروز صبح

     یک دسته گل مرده خرید.....


مرگ همان مردی بود که دیروز توی دشت

           

        گل میچید!!!!!



پ.ن: دوستای عزیزی که توی بلاگفا وبلاگ دارند و نظر میذارن . من شرمنده . از هر طریقی میخوام براتون نظر بذارم نمیتونم . بلاگفا پیغام میده نظر تبلیغی نگذارید!!!!!! خلاصه من شرمندتونم.


۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

محرم نوشت 3 (تقدیم به عمو عباس)

++ این شعر داغ داغه نیم ساعت نیست نوشتمش و بدون ویرایش . به بزرگی خودتون ببخشید.



صدای جنگ و ستیز و صدای شرشر آب

تن بی جان کنار علقمه از آدم ناب

برادرش کنار تن کمرش خم شده است

دو دست در طرفین است و عده ای در خواب

عمو که رفت ! پدر مانده است بین دو دست

و بچه ها که پر از گریه اند و هم بی تاب

و شرم هم عرقی است روی پیشانیش

سلام عموی سکینه ،سلام ای ارباب!


۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

محرم نوشت 2

پاکن و مداد برای نوشتن شعر همیشه لازم بود


            اما تو

معجزه ای کردی که همه ی شاعر ها کم بیاورند...


همان لحظه که با رفتن سرت روی نیزه حماسه ای ساختی که شعر بود!

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محدثه انصاری

محرم نوشت....

رود تاوانش را میدهد....

لب کسی را تشنه گذاشت


و حالا خودش لب  تشنه است.....


بگذار بچشد

    بگذار بچشیم


مزه ی بی آبی را


امسال محرم جور دیگری حالم را دگرگون میکند...


یاد میدهد احترام آب

احترام عطش


رود ! جاری شو

اینجا کربلای دیگری به پا شده

حسینیان تشنه اند.....


نگذار واقعه دوباره تکرار شود.....





پ.ن: اسلام علیک یا ابا عبدلله ... ایام محرم تسلیت باد

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

اسید.... دختر!

 دختری که از امروز

زخم ها مهمان زندگی اش شده اند

 و خاطره ی تلخ اسید 

زنگ شیمی را برایش اسیدی و ترش میکند......




پ.ن: حتما راجع به اتفاقات اخیر در اصفهان چیزهایی شنیدید .  گله ام از از اونایی نیست که فیوز پروندن دخترای مردم رو نابود میکنند ...بالاخره از دیوونه انتظاری نیست انشالله که گیر قانون میافتن ولی گله ام از اون دست پسرایی هست که بطری آب بر میدارن دور شهر راه میوفتن توی صورت دخترا آب میپاشن داد میزنن اسید و فرار میکنن. ..... شما شیعه اید؟!!!!!!!! 

۱۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
محدثه انصاری

شیعه ی علی

تو عجیب صبور بودی....سکوت کار هر کسی نبود اما تو به خاطر حفظ وحدت میان ما سکوتی کردی بس طولانی و بلند......ما هم فقط حرمت شکستیم و نام تو را برخود گذاشتیم اسمی که وجودم را میلرزاند شیعه ی علی!.....انقدر خوب بودی که همه ی شاعران در نوشتن از تو کم بیاورند...آنقدر خوب بودی که یتیمان با نبودت یتیم تر بشوند....باید بگویم کم آورده ام از این که از تو بگویم ...... در آخر تو خوبی بی انتهایی...


پ.ن : خدایا شکرت به خاطر آشنایی با امام علی....


عیدتون مبارک شیعیان بزرگوار....


یا علی


۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

بخند.....

بخند باز قشنگم ،دلم کمی تنگ است

صدای تو برای من شبیه آهنگ است

دوباره دست خودت را بکش به روسریم

دلم به دیدن تو باز هم کمی منگ است

تو یک بتی که فقط من تو را پرستیدم

نگاه کن که چقدر چشمهات خوشرنگ است!


*شاید بعدها ادامه اش دادم!


پ.ن: عیدتون پیشاپیش مبارک

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

منها

من به اضافه ی تو که شدم دنیا خندید 

و حاصل تفریق من با تو چیزی نبود جز دو چشمی که همیشه تر هستند....


پس حتما مقدار تو خیلی بیشتر از من بود 

که یک منها دنیا را از من گرفت...


مرا ببخش به خاطر مقدار اندکم....

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

تمام می شود...

آخرش تمام می شود

  چه تو باشی

       چه نباشی

با تو زود تمام می شود

   بی تو  دیر

پس نباش

من میخواهم بیشتر زندگی کنم!!!!!!

۱۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محدثه انصاری