ایهام جالبیه ش یا ث؟! :)

موجی

پدرم وقتی موجی شد که دریا را ندیده بود

و وقتی دریا را دید 

هنوز فکر میکرد موج بمبی است که روی سر ما فرود میآید.....



۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محدثه انصاری

سفر نوشت(سوغاتی)

سلام دوستان بالاخره من برگشتم . امیدوارم شما هم به زیارت امام رضا نائل بشید انشالله....

اینم از سفر نوشت من البته اینا بخشی از همه نوشته هامه... به ادامه مطلب مراجعه کنید

۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محدثه انصاری

قربان کرامتت....

سلام دوستان انشالله دوشنبه این هفته من راهی یه بهشت میشم. خدا قسمت شما هم بکنه.

قربون امام رضا برم که وقتی پارسال این موقع تو حرم گفتم سال دیگه همین موقع منو دعوت کن ؛دعوتم کرد اونم برای تولدش.... گرچه شلوغ اما خالی از لطف نیست. امیدوارم تو این چند روز بتونتم با خودم کنار بیام و خیلی از سر درگمی هامو حل کنم برام دعا کنید....


+حلالمون کنید در این دنیای مجازی.....


پ.ن: شعر از آقای طاهری


غم ماه پشت این در فرق دارد

نگاه قلب با سر فرق دارد

کبوتر رفت مشهد تازه فهمید 

کبوتر با کبوتر فرق دارد.....

۲۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محدثه انصاری

یک سال گذشت.....

چقدر زود میگذره . پارسال که بلاگفا حوصله امو سر برده بود و هر روز باهاش مشکل داشتم اومدم اینجا یک صفحه برپا کردم که نوشته های به قول خودم شعر رو اینجا بنویسم. اولش اسمش مسافر بی چمدان بود بعد بدون هیچ علتی سبزینه شد حالا هم که...



از اینها بگذریم گفتم برای یک ساله شدن وب یه تغییری توش انجام بدم مشخص باشه یه اتفاقی افتاده!!!!



پ.ن: روز دختر مبارک باشه.+ هفته کرامت



۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

دلم هوایی شده...

و یک گنبد طلایی که از پشت جاده

         طلوع می کند ....

همه برمی خیزند ،اتوبوس هنوز در راه است 


اما من زودتر از همه رسیده ام به گلدسته ی طلایی

اتوبوس هم شوک می شود

                چپ میکند....

همه ی ما می میریم

و من  که هنوز آنجا ایستاده ام


شاید مرگ تقصیر گنبد است که کاری جز طلوع نمی داند


من زودتر رسیده ام 

آیا آسمان به خاطر من مشکی پوشیده؟



۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

ریزش مو

دست به موهایم که میکشی
از محبتت ریشه هایش شل می شود
ومن
دچار ریزش مو!

به مو هایم دست نکش

    من هنوز موهایم را بیشتر از تو دوست دارم!!!
۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

خیابان

و شاید 

خیابان زندانی است که همواره در حال فرار است

ومن

زندان بان خودم


خیابان میرود

هنوز هم حواسم هست فرار نکنم.


عشق به خیابان دیوانگی است


او تورا به آخر دنیا میبرد!

کلک خیابان ها همین است

نه؟!!!


۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

عاشق کوسه

این شعر حال کوسه دارد

لبهام طعم بوسه دارد

مرگ است نزدیک تن من

وقتی که عاشق کوسه دارد!



۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

نگذار بفهمد...

هیس س س


نگذار کلاغ قصه ی ما بفهمد قصه به سر رسیده..


اصلا قصه ی ما کلاغی نداشت که بخواهد پرواز کند  و  بعد به خانه نرسد


اگر هم داشتیم حتما می رسید...


هیس س س


یک کلاغ روی چمن هاست


بیا دوباره خوب باشیم 

نمیخواهم قصه مان کلاغ داشته باشد...


 آنوقت هر چه شد یک کلاغ چهل کلاغ میشود






۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری

خودنویس

خودنویس ها  به درد نوشتن شعر نمیخورند

از اسمشان پیداست

هر چه خودشان بخواهند می نویسند...
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محدثه انصاری