ایهام جالبیه ش یا ث؟! :)

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

نقطه .

این نقطه "." بگذار این بار شروع ماجرا باشد

همیشه آخرین حرف بودن 

                     کمی درد دارد

 

 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محدثه انصاری

دور دور

فکر میکنم چند وقته باهات قهرم... چند وقته باهات حرف نمیزنم... چند وقت...

 

خیلی وقته...

 

حالا دارم میفهمم اشکال از من بود.تو همیشه بودی اما من نگاه نمیکردم... به عقب تر که برگشتم دیدم هر جا خواستمت بودی... چند وقته که نخواستمت؟...

خیلی وقته...

 

از خودم میترسم... از اینکه همه ی اونایی که بهم داده بودی یکی یکی غیب میشن.

 

دنیام چند وقته انقدر تاریکه؟؟

 

خیلی وقته...

 

من شرمنده خودم و آرزوهای طلایی ام شدم انگار.

پس هدفام کجا رفتن؟ قول هایی که بهت دادم...

 

میترسم. چقدر تاریک شدم... چقدر؟

 

خیلی ی ی ی .

 

میخوام برگردم . هنوز تصویرت توی سرم هست... آخرین باری که همو دیدیم ... من داشتم بر میگشتم... اشک جلوی چشمامو گرفته بود ... آخرین تصویرت توی آینه ی ماشین بود وقتی بابا دور زد.

 

تصاویر از آنچه شما میبینید به شما نزدیک ترند... اما تو خیلی دور بودی... دور دور

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محدثه انصاری

خط ممتد

دوست داشتنت...

 

تنها راه زنده ماندن است...

 

وقتی تمام خطوط زندگی ام  ممتد میشود

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
محدثه انصاری