من به اضافه ی تو که شدم دنیا خندید
و حاصل تفریق من با تو چیزی نبود جز دو چشمی که همیشه تر هستند....
پس حتما مقدار تو خیلی بیشتر از من بود
که یک منها دنیا را از من گرفت...
مرا ببخش به خاطر مقدار اندکم....
من به اضافه ی تو که شدم دنیا خندید
و حاصل تفریق من با تو چیزی نبود جز دو چشمی که همیشه تر هستند....
پس حتما مقدار تو خیلی بیشتر از من بود
که یک منها دنیا را از من گرفت...
مرا ببخش به خاطر مقدار اندکم....
تمام چیزی که از زندگی اموختم
تنها یک کلمه است
"می گذرد"
ولی دق می دهد تا بگــــــــــــذرد...
خدایم را دوست دارم....
همان خدایی که:
دغدغه ای برای از دست دادنش را ندارم
همان خدایی که مرا در آغوش گرفته
و از مسیر گل و لای عبور می دهد
خدایم را عاشقانه دوست دارم و می پرستم
نه ترسی دارم برای نابودی اش و نه غمگینم در نبود حضورش
او همیشه به من لبخند میزند و مرا عاشقانه دوست دارد
و همیشه میگویم:
که من تنها خدا برایم کافیست....
کاش میشد راه سخت عشق را / بی خطر پیمود و قربانی نداشت