یک مرد با صدای تو آرام میگرفت
یک شعر با نگاه تو هی وام میگرفت
یک قصه ی خمیده و یک درد بی شروع
با یک اشاره (الام ابی) نام میگرفت...
یک مرد با صدای تو آرام میگرفت
یک شعر با نگاه تو هی وام میگرفت
یک قصه ی خمیده و یک درد بی شروع
با یک اشاره (الام ابی) نام میگرفت...
تـُــرکــِــ گــَــنـدابـی
بُتِ بزرگ
شاخه طوبی
هوالعشق
به نام خدای شهیدان که فرمود شهید بی مرگ است و به پاس خون شهیدان که قلب گرمشان در آسمان غربت به خون نشست و با خون شسته شد.
طرح هدیه به شهدا.
قرار است مهمان آن هایی باشیم که عند ربهم یرزقون اند...
شما به این مهمانی دعوت شده اید.
منتظرتان هستیم.
تک نویسی...
تک نویسی...
علی مجیر
میلاد علیدوست
وخدایی که دراین نزدیکیست ..!