دست به موهایم که میکشی
از محبتت ریشه هایش شل می شود
ومن
دچار ریزش مو!
به مو هایم دست نکش
من هنوز موهایم را بیشتر از تو دوست دارم!!!
و شاید
خیابان زندانی است که همواره در حال فرار است
ومن
زندان بان خودم
خیابان میرود
هنوز هم حواسم هست فرار نکنم.
عشق به خیابان دیوانگی است
او تورا به آخر دنیا میبرد!
کلک خیابان ها همین است
نه؟!!!
این شعر حال کوسه دارد
لبهام طعم بوسه دارد
مرگ است نزدیک تن من
وقتی که عاشق کوسه دارد!
هیس س س
نگذار کلاغ قصه ی ما بفهمد قصه به سر رسیده..
اصلا قصه ی ما کلاغی نداشت که بخواهد پرواز کند و بعد به خانه نرسد
اگر هم داشتیم حتما می رسید...
هیس س س
یک کلاغ روی چمن هاست
بیا دوباره خوب باشیم
نمیخواهم قصه مان کلاغ داشته باشد...
آنوقت هر چه شد یک کلاغ چهل کلاغ میشود