سلام خدا جون....
الان بیشتر از هر وقت دیگه احساست میکنم....وقتی که زیر برف می ایستم....
نمیدونم اما خیلی نزدیکی....
ممنون برای باریدن برف بعد از سالها ؛ ممنون...
پ.ن:مثل برف صادق باش،نگاه کن که چطور گذشته ی خودش را بی کم و کاست نشان میدهد...مسافر هایی که روی قلبش عبور کرده اند
حکم او
مثل ذیواره ی پله هاست....
عادت به فاصله انداختن میان ما دارد....
عشق میخواهد.....
عشق میخواهد نه پا....
جانبازی را دیدم که با دست می آمد...
و زنانی که در راه اشک میریختند و زیر اشک ها گل میرویید....
عشق میخواهد....
دل ما خیلی وقت است رهسپار شده....